خانه دوست

گروه هنری مستقل در مازندران

خانه دوست

گروه هنری مستقل در مازندران

اصالت و ماهیت

تاریخ نشست: ۲۶/۹/۸۹ 

موضوع مورد بحث: اصالت و ماهیت 

                        (صدور عقول ـ فرشته باوری ـ علم معرفه)

  

جملات کلیدی:  

ـ ملا صدرا اصالت و ماهیت را در ایستادگی وجود و حضور مطرح می کند. 

ـ عرض از ساختار بحث می کند. مثلا در تعریف یک دیوار عرض با آجر و سیمان و به طور کلی مصالح سرو کار دارد.  

جوهر از هویت سخن می راند. ( دیوار بلند ـ محکم ـ کوتاه ...)  

 

ـ دو رویکرد در مورد هویت وجود دارد: هویت به معنای ثبات و دوام 

                                               هویت به معنای وحدت در کثرت

 

ـ در غرب هویت را به چند معنا به کار می برند: 

  گاهی آن را در معنای تشخیص لحاظ می کردند و می گفتند آنچه موجب تحقق شی است نسبت به تحقق آن شی حقیقت یا ذات نامیده می شود. 

وقتی هویت شی یک ماهیت کلی باشد آن را هویت می نامند. اما چنانچه جزیی و کلی بودن آن مد نظر نباشد آن را حقیقت می نامند. 

 

ـ هر چیزی به جز خود نیست. انسان انسان است و درخت درخت. بنابراین انسان درخت نیست و درخت انسان نیست.   

 

ـ همه ی موجودات عالم دستخوش تغییرند و چهره عوض می کنند اما این دگرگونیها بر ماهیت و هویت فرد تغییر ایجاد نمی کند. بدین معنا که هر کس در دوران کودکی ـ نوجوانی ـ میانسالی و پیری همان کس است.    

 

ـ در واقع وحدت و هویت امور و پدیده ها در عین تغییر و دگردیسی با واژه هایی چون همان ـ هویت و وحدت بیان می شود.  و فراگرد تغییر با کلماتی چون دیگر گونگی ـ مغایرت ـ تباین ـ دیگربودگی ـ دگرسانی ـ دگردیسی ـ تفاوت ـ استحاله و تجدد افاده می شود. 

   

ـ مقابل هویت  غیریت یا دیگر بودگی قرار دارد.

ـ وقتی سخن از دیگر بودگی و مغایرت به میان می آید باید برزخی را که میان آنچه موجود است و وجود  که در ساحت آن عناصر نا اندیشیده قرار می گیرد  در نظر داشت.  این بعد نا اندیشیده مناسبت میان انسان و وجود را معلوم می سازد. 

 

ـ حکیم بوعلی اعتقاد دارد ارتقاء بشر توسط فرشته انجام می گردد. فرشته ها راهبر و راهنمای نفس عاشقی اند. 

انسان و فرشته دو یکتایی اند که به وحدت می رسند. (هویت به معنای وحدت در کثرت) 

ـ فرشته باوری تاویل گر باطن انسان است. 

عقل سرخ (نا کجا آباد)

 

تاریخ نشست: ۱۲/۹/۸۹ 

موضوع مورد بحث: مقلوب شدن زمان و مکان 

                         جهان صور مثالی پس از مرگ

 

 

جملات کلیدی:  

ـ ما در این مکان  مکان لا مکان(عالم برزخی) را طی می کنیم.  

ـ برای فرار یا بالا رفتن از این حلقه مفقوده نیاز به عالم مثال داریم.    

ـ مثال در قوس صعود: 

  همان برزخی است که نفوس بشری بعد از مرگ و ترک زندگی دنیوی در آن خواهند بود. این عالم مثالی از معارج و ترقیات وجود می باشد بنابراین در قوس صعود قرار دارد. 

ـ مثال در قوس نزول:

  عالمی است که میان مجردات و عالم ماده است. این عالم مثالی بدلیل تنزلات وجود در نشات قبل از نشات دنیا  ولذا در قوس نزول قرار دارد. البته بر دنیا تقدم و اولویت دارد. 

به بیان دیگر وجود سیری را از هیولا شروع می کند و بعد از طی مراتب نباتی و قطع مراحل حیوانی به مرحله برزخ می رسد و از آنجا به عالم عقل( در اینجا به معنی عالم ماده میباشد ـ هبوط آدم به زمین) نائل می شود. 

 

ـ در قوس صعودی صورتهای واقع در برزخ بعد از مرگ   صورتهای اعمال و نتایج افعال دنیوی است. اما صورتهای برزخ در قوس نزولی به اعمال و نتایج افعال آدمی بستگی ندارد.

نمود آینه

 

تاریخ نشست: ۲۸/۸/۸۹ 

موضوع مورد بحث: عالم مثال و عالم مرایا

 

 

جملات کلیدی:  

ـ عالم مرایا نمودی از پدیدار شدگی است؛ یعنی نمود آینه 

  افلاطون می گوید سراسر دنیایی که می بینیم بازتاب یا پدیدار عالم حقیقی است. البته در سطحی نازلتر.

ـ تخیل فعال نمونه اعلی نمود آینه است. 

ـ سهروردی می گوید اگر تخیل بر پایه تعقل نهاده شود به فرشته بدل می شود و اگر بر پایه وهم باشد به دیو و شیطان بدل می شود. 

  (در اینجا بدل شدن به مفهوم پدیدار شدگی است) 

عالم مثال یا اقلیم هشتم

 

تاریخ نشست: ۱۴/۸/۸۹ 

موضوع مورد بحث: عالم برزخی و صور مثالی 

 

 

جملات کلیدی: 

ـ صور مثالی از فوق خود آگاه نشات می گیرد.  

ـ صور مثالی با عالم مثل افلاطون مترادف است.  

   افلاطون به سه جهان اعتقاد دارد: جهان معقول (عالم بالا) ـ  عالم مثل (عالم میانی) ـ  

   جهان محسوسات (عالم پایین)

 افلاطون می گوید اسب کاملی در جهان معقول وجود دارد که کلیه اسبهای این جهان هر یک بازتابهای ناقصی از آن نمونه یا مثال کامل اند. سراسر دنیایی که می بینیم بازتاب یا پدیدار عالم حقیقی است. این نمونه ها  صورتها یا مثالهای حقیقی به هیچ روی به حس ادراک نمی شوند بلکه تنها با تفکر و تعقل است که می توان آنها را دریافت. اصطلاحهای کلی همواره بر مثالها و صورتهای معقول دلالت دارد و در این حالت معنا می پذیرد.

 ـ صور مثالی  صور خیالی و  صور وهمیه با هم تفاوت دارند.   

 

ـ از نظر حکمای اسلامی عالم برزخ همان عالم مثال است. 

و معتقدند عالم مثال دو گونه است: مثال متصل و مثال منفصل 

مثال منفصل جهانی است که قائم به خود بوده و از نفوس جزئیه متخیله بی نیاز و مستقل می باشد. (مثل نور که قائم به ذات می باشد) 

 

مثال متصل جهانی است قائم به نفوس جزئیه و پیوسته در متخیله افراد آدمی ظهور می کند.

   

ـ عالم مثال عالم برزخی است؛ بعد دوگانه دارد؛ 

  هم جهان ملکوت هم جهان محسوسات. 

ـ سهروردی عالم مثالی  و برزخی را  مثل معلقه می داند؛ یعنی هم هست هم نیست.   

ـ حکمای اسلامی معتقدند صور مثالی یعنی صور تعقلی که اکثرا بینش پیامبران است. 

  

تفاوت صورت مثالی و برزخی با مثل افلاطونی 

 حکمای اسلامی برای تمییز مثل افلاطونی یا غیر آن٬ مثل غیر افلاطونی را مثل معلقه نامیدند.

 در مثل افلاطونی٬ مثل صورتهای معقولی از اشیاء و حقیقت آنها  هستند و صورتهای  محسوس در عالم به منزله سایه ای  از آن صور  می‌باشند؛  

لیکن در عالم مثال یا برزخ، اشیای محسوس یک وجود  مقداری و حسی در عالم حس و یک وجود   مقداری و حسی دیگرـ ولی بسیط ترـ در عالم مثال دارند . 

بعبارت دیگر ، مثل  معلّقه اشباح مجردی  هستند  که حد واسط بین عالم محسوس و عالم معقولند و همچون آینه ای ازبالا  عالم علوی واز پایین  عالم سفلی  را منعکس می‌کنند.  

در عالم  مثل معلّقه ، هر کدام از افراد موجودات ، مثالی قائم بذات دارند؛ زیرا همة آن چیزهایی که در خواب دیده می‌شوند صورتهای مقداری هستند  که در عالم محسوس تحقق ندارند، بلکه همه آنها از عالم  مثالند؛  

اما مثل افلاطونی جوهر مجرد  و از عالم  عقولند و مدبّر همه انواع فلکی و همچنین بسایط عنصری  و مرکبات آنها می‌باشند و چون مجرد از ماده و آثار ماده و از عقولند ونسبت به افراد انواع خود  نسبت یکسان دارند؛لذا کلی نامیده می‌شوند و از آنجا که مدبر و حافظ نوع خود هستند، ارباب انواع نامیده می‌شوند.

 

ـ یونگ در کتاب چهار صورت مثالی به تحلیل روانشناسی چهار صورت مثالی (مادر٬ ولادت مجدد٬ روح٬ مکار) می پردازد. 

یونگ به طریق علمی ثابت کرد که انسان در ناخودآگاه خویش با مفاهیمی سرو کار دارد که از مبدأ وجود و از خزانه غیب به وی تفویض می شود. 

او می گوید صورت مثالی هم روی خیر دارد هم شر؛ بعد دوگانه دارد. 

متافیزیک

 

تاریخ نشست: ۳۰/۷/۸۹ 

موضوع مورد بحث: متافیزیک 

 

 

جملات کلیدی: 

ـ ماوراء ـ ما بعد الطبیعه 

ـ جزء مجردات می باشد. (انتزاع و مجرد با هم تفاوت دارند. انتزاع یعنی حذف)  

ـ مسائل متافیزیکی در فلسفه غرب عبارتند از: 

   حقیقت گوهری ـ وجود ـ معرفت ـ ذهن ـ حضور ـ زمان ـ مکان ـ  

    علیت  ـ اختیار ـ خلود نفس ـ توحید و مظاهر آن. 

ژاک دریدا فیلسوف فرانسوی می گوید برای پاسخ به پرسشهای متافیزیکی باید اصول و مبادی و مفاهیم محوری را جستجو کرد. 

 

شریعت در هنر اسلامی

 

تاریخ نشست: ۱۶/۷/۸۹ 

موضوع مورد بحث:شریعت در هنر اسلامی  

 

جملات کلیدی: 

ـ در شریعت هنر کاربردی وجود دارد.

 

  

 

برای مطالعه طریقت در هنر اسلامی٬ به عبارتی معرفت اسلامی را دسته بندی کردیم: 

   

*متافیزیک 

عالم برزخی و صور مثالی 

عالم مثال و عالم مرایا 

مقلوب شدن زمان و مکان 

جهان صور مثالی پس از مرگ 

 

 

*اصالت و ماهیت 

صدور عقول 

فرشته باوری 

علم معرفه 

 

 

*خورنه 

خورنه و طبقات دو گانه وجود 

صورت نفس 

خورنه یا سکینه یا نور محمدی 

 

 

*علم حضوری و علم حصولی 

استحاله ی حواس 

تقدم وجود (اگزانیستا) 

حرکت جوهری 

اتحاد عاقل و معقول 

عنصر مثالی و جهان نفس 

رستاخیز سه گانه 

عشق 

سرچشمه ازلی عشق 

از عشق مجازی به عشق حقیقی  

از توحید ظاهری به توحید باطنی: 

  عین العیال 

  شاهدالشهود 

  مجنون آینه حق 

 

 

*تخیل خلاق به عنوان تجلی  

خیال متصل و خیال منفصل 

خیال و جهان برزخ 

تخیل و تاویل (هرمونوتیک) 

خدای متخیل (خدا مخلوق اعتقاد است) 

تخیل میعادگاه عشق انسانی به عشق ربانی

  

غالب مطالعه از دیدگاه: سهروردی٬ شیخ الرئیس٬ بو علی٬ مولانا  و هانری کوربن 

هنر اسلامی نماینده تجلی وحدت در کثرت

 

تاریخ نشست: ۲/۷/۸۹ 

موضوع مورد بحث: مشخصه هنر اسلامی   

 

جملات کلیدی: 

ـ همسانی زمانی و مکانی 

ـ هنر اسلامی نماینده تجلی وحدت در کثرت  

 

* برای مطالعه هنر اسلامی شریعت و طریقت را باید مورد توجه قرار دهیم. 

   (شریعت ظاهر دین و طریقت ذات دین می باشد.)

بحثهای ارائه شده در نشست ها

  

 بحثهای ارائه شده از تاریخ:  ۱۱۶/۵/۸۸  تا  ۱۹/۶/۸۹

 

ـ زیبایی شناسی 

ـ بررسی زیبایی از دیدگاه کانت و نیچه 

ـ والایی 

ـ شهود و بیان 

ـ بداهه 

ـ رابطه شهود و فی البداهگی 

ـ خلاقیت 

ـ نظریه بازنمایی 

ـ هنر جدید 

ـ بررسی هنر از دیدگاه افلاطون 

ـ بررسی هنر از دیدگاه ارسطو 

ـ هنر اسلامی